تــــرنــــــــج

بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست / بگشای لب که قند فراوانم آرزوست

تــــرنــــــــج

بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست / بگشای لب که قند فراوانم آرزوست

توضیح وبلاگ برداشتـ ی است آزاد از دستـ نوشته دوست فیزیکـ یم که در عنوان وبلاگـ ش نوشت:" تناقضی به امید آلبرت و با طعم قهوه ی تلخ لبـ ریز از شکر در کافه: فلسفه، ریاضی و فیزیک"
در مورد رسم الـ خط این بلاگ هم لازم است بـ گویم که ایده جدانویسی را از نویسـ نده محبوب دوران دبیرستانـ م(رضا امیرخانی)گرفته ام، اگر بیشـ تر با بن های ( به معنی بن فکر کنید انتخاب هوشـ مندانه ای بوده) زبان فارسی آشنا شویم،واژه سازی برایـ مان راحت تر خواهد بود.

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

پیوندها

۶ مطلب با موضوع «واگویه ها» ثبت شده است

به نام خدا
معروف است که یکی از شاگردان بوعلی سینا به استاد می‏ گفت اگر تو با این فهم و هوش خارق العاده مدعی نبوت شوی مردم به تو می‏گروند و بوعلی‏ سکوت کرد . تا در سفری در فصل زمستان که باهم بودند سحرگاه بوعلی از خواب بیدار شد و شاگرد را بیدار کرد و گفت تشنه ‏ام قدری آب بیاور . شاگرد تعلل کرد و شروع کرد به عذر تراشیدن.

هر چه بوعلی اصرار کرد شاگرد حاضر نشد در آن زمستان سرد بستر گرم را ترک کند . در همین وقت فریاد مؤذن از بالای مأذنه بلند شد که الله اکبر ، اشهد ان لا اله الا الله ، اشهد ان محمدا رسول الله .

بوعلی فرصت را مناسب دید که جواب شاگرد را بدهد گفت تو که مدعی بودی اگر من ادعای پیغمبری کنم مردم ایمان خواهند آورد اکنون ببین فرمان حضوری من به تو که سالها شاگرد من بوده‏ای و از درس من‏ بهره برده‏ای آنقدر نفوذ ندارد که لحظه ‏ای بستر گرم را ترک کنی و آبی به‏ من بدهی . اما این مرد مؤذن پس از چهارصد سال فرمان پیغمبر را اطاعت‏ کرده از بستر گرم خارج شده و رفته بر روی این بلندی و به وحدانیت خدا و رسالت او گواهی می‏دهد . ببین تفاوت ره از کجا است تا به کجا .

آری فیلسوفان شاگرد می‏سازند نه پیرو ، رهبران اجتماعی پیروان متعصب‏ می‏سازند نه انسانهای مهذب ، اقطاب و مشایخ عرفان ارباب تسلیم می‏سازند نه مؤمن مجاهد فعال .


ALEEA.jpg



در علی هم خاصیت فیلسوف است و هم خاصیت رهبر انقلابی و هم خاصیت‏ پیر طریقت و هم خاصیتی از نوع خاصیت پیامبران . مکتب او هم مکتب عقل‏ و اندیشه است و هم مکتب ثوره و انقلاب و هم مکتب تسلیم و انضباط و هم‏.مکتب حسن و زیبائی و جذبه و حرکت .

علی علیه السلام پیش از آنکه امام عادل برای دیگران باشد و درباره‏ دیگران به عدل رفتار کند ، خود شخصا موجودی متعادل و متوازن بود . کمالات‏ انسانیت را باهم جمع کرده بود . هم اندیشه‏ای عمیق و دوررس داشت و هم‏ عواطفی رقیق و سرشار . کمال جسم و کمال روح را توأم داشت .

شب ، هنگام‏ عبادت از ماسوی می ‏برید و روز ، در متن اجتماع فعالیت می‏کرد . روزها چشم‏ انسانها مواسات و از خود گذشتگی های او را می‏دید و گوش هایشان پند و اندرزها و گفتارهای حکیمانه اش را می‏ شنید و شب چشم ستارگان اشکهای‏ عابدانه ‏اش را می‏دید و گوش آسمان مناجات های عاشقانه‏ اش را می‏شنید . هم‏ مفتی بود و هم حکیم . هم عارف بود و هم رهبر اجتماعی . هم زاهد بود و هم‏  سرباز . هم قاضی بود و هم کارگر . هم خطیب بود و هم نویسنده

برگرفته از کتاب چاذبه و دافعه علی/ استاد شهید مرتضی مطهری

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۳ ، ۱۶:۲۳
تــــــرنــــــــــج


خدمت آیت الله بهاالدینی رسیدم. گفتم آقا راز مقام و رتبه سید سکوت چه بود؟ آقا دست بالا آورد و اشاره به دهان کرد. خدا شاهدست الان مردم خیلی دست کم گرفته اند آبرو بردن را

ببینید خدا چند گناه را نمی بخشد: 1- عمدا نماز نخواندن.2- به ناحق آدم کشتن.3- عقوق والدین.4- آبرو بردن
این گناهان این قدر نحس هستند که صاحبانشان گاهی موفق به توبه نمی شوند. پسر یکی از بزرگان علما که در زمان خودش استادالعلما بود، برای من تعریف می کرد: "به پدرم گفتم پدر تو دریای علم هستی. اگر بنا باشد یک نصیحت به من بکنی چه می گویی؟
می گفت پدرم سرش را انداخت پایین. بعد سرش را بالا آورد و گفت آبروی کسی را نبر!" الان در زمان ما هیئتی ها، مسجدی ها و مقدس ها آبرو می برند
عزیز من اسلام می خواهد آبروی فرد حفظ شود. شما با این مشکل داری؟ دقت کنید که بعضی ها با زبانشان می روند جهنم
روایت داریم که می فرماید اغلب جهنمی ها، جهنمی زبان هستند. فکر نکنید همه شراب می خورند و از دیوار مردم بالا می روند. یک مشت مومن مقدس را می آورند جهنم. ای آقا تو که همیشه هیئت بودی! مسجد بودی! بله. توی صفوف جماعت می نشینند آبرو می برند
امیرالمومنین به حارث همدانی می فرماید: اگر هر چه را که می شنوی بگویی؛ دروغ گو هستی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۲ ، ۱۷:۳۳
تــــــرنــــــــــج

by 

If you’re like me, you have more than just classes to go to, more than homework assignments or textbooks to read. Besides your full-time class schedule, you have a job, maybe two, and maybe you have the added responsibility of a family too. Maybe you have to take care of grandma or watch your little sister, or maybe you’re a parent. For those of us who have very full schedules, here’s a few thoughts and ideas on managing the time we have so that you don’t fall behind, and so you can keep your sanity.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۲ ، ۱۰:۱۶
تــــــرنــــــــــج



جهانگردی به دهکده ای رفت تا زاهد معروفی را زیارت کند و دید که زاهد در اتاقی ساده زندگی می کند. اتاق پر از کتاب بود و غیر از آن فقط میز و نیمکتی دیده می شد.

جهانگرد پرسید: لوازم منزلتان کجاست؟...

زاهد گفت: مال تو کجاست؟

جهانگرد گفت:من اینجا مسافرم.

زاهد گفت: من هم.

منبع:http://yashams.blogfa.com/
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۲ ، ۲۰:۴۱
تــــــرنــــــــــج

این  کلام از جناب علامه نقل به مضمون است.
علامه محمد تقی جعفری ـ رحمت‌الله ­علیه ـ می­‌گفتند:
 
برخی از جامعه ­شناسان برتر دنیا در دانمارک جمع شده بودند تا پیرامون موضوع مهمی به بحث و تبادل نظر بپردازند. موضوع این بود: «ارزش واقعی انسان به چیست».
 
برای سنجش ارزش بسیاری از موجودات، معیار خاصی داریم. مثلا معیار ارزش طلا به وزن و عیار آن است. معیار ارزش بنزین به مقدار و کیفیت آن است. معیار ارزش پول پشتوانه آن است؛ اما معیار ارزش انسان‌ها در چیست.
 
هر کدام از جامعه‌شناسان، سخنانی گفته و معیارهای خاصی ارایه دادند.
 
هنگامی که نوبت به بنده رسید، گفتم : اگر می‌خواهید بدانید یک انسان چقدر ارزش دارد، ببینید به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی عشق می‌ورزد.
 
کسی که عشقش یک آپارتمان دو طبقه است، در واقع ارزشش به مقدار همان آپارتمان است. کسی که عشقش ماشینش است، ارزشش به همان میزان است.
 
اما کسی که عشقش خدای متعال است، ارزشش به اندازه خداست.
 
علامه فرمودند: من این مطلب را گفتم و پایین آمدم. وقتی جامعه شناسان سخنان من را شنیدند، برای چند دقیقه روی پای خود ایستادند و کف زدند.
 
هنگامی که تشویق آن‌ها تمام شد، من دوباره بلند شدم و گفتم: عزیزان، این کلام از من نبود، بلکه از شخصی به نام علی ـ علیه‌السلام ـ است
آن حضرت در نهج‌البلاغه می­‌فرمایند: «قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ»؛ «ارزش هر انسانی به اندازه چیزی است که دوست می‌دارد».
 
وقتی این کلام را گفتم، دوباره به نشانه احترام به وجود مقدس امیرالمؤمنین علی ـ علیه‌‌السلام ـ از جا بلند شدند و چند بار نام آن حضرت را بر زبان جاری کردند.
 
حضرت علامه در ادامه می‌گفتند: عشق حلال به این است که انسان (مثلا) عاشق پنجاه میلیون تومان پول باشد. حال اگر به انسان بگویند: «آی پنجاه میلیونی!»، چقدر بدش می‌آید؟ در واقع می‌فهمد که این حرف توهین در حق اوست. حالا که تکلیف عشق حلال اما دنیوی معلوم شد، ببینید اگر کسی عشق به گناه و معصیت داشته باشد، چقدر پست و بی‌‌ارزش است!
 
اینجاست که ارزش و مفهوم «ثارالله» معلوم می‌‌شود. ثارالله اضافه تشریفی است؛ خونی که در واقع آنقدر شرافت و ارزش پیدا کرده که فقط با معیارهای الهی قابل ارزش‌گذاری است و ارزش آن به اندازهخدای متعال است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۲ ، ۱۵:۴۰
تــــــرنــــــــــج

با سلام،

امروز تو وبلاگ دکتر فرزان یه پست دیدم که در قسمت نظرها این مقاله رو پیشـ نهاد داده بودند، به نظر جالب می اومد، گفتم بذارمش تا به زودی بحث مفصل تری در مورد علم و بومی سازی آن و علم ایرانی اسلامی داشته باشیم!

فعلن به عنوان مقدمه این پیشـ کش!

 


حجت الاسلام رسول جعفریان با مرتبط دانستن افول تمدن اسلامی با عدم درک صحیح از علم در این تمدن گفت: ما مدام با آمار دادن درباره کتب قدیمی علمی مان از خودمان تمجید می کنیم، در حالی که بیشتر آنها...


حجت الاسلام رسول جعفریان با مرتبط دانستن افول تمدن اسلامی با عدم درک صحیح از علم در این تمدن گفت: ما مدام با آمار دادن درباره کتب قدیمی علمی مان از خودمان تمجید می کنیم، در حالی که بیشتر آنها چرندیاتند!

نشست دیگری از سلسله نشست های الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت عصر روز یکشنبه 8 بهمن 91 با سخنرانی حجت الاسلام رسول جعفریان در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران برگزار شد.

جعفریان در ابتدا گفت: در این سخنرانی کتابی را مبنا قرار می دهم با عنوان «عجایب المخلوقات» که نسبتا اثر مهمی در تمدن و علم اسلامی محسوب می شود و به لحاظ زبان فارسی نیز اهمیت دارد اما پیش از سخن درباره این کتاب باید مقدماتی را درباره تاریخ علم در تمدن اسلامی بیان کنم. ما در بحث تاریخ علم مدام در پی تمجید از خود هستیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۲ ، ۱۵:۲۹
تــــــرنــــــــــج